وقتی یکی با توهمات خودش خوشه و این توهما
ضرری به کسی نمی رسونه و فقط باعث خوشی خودش میشه, اصلا انصاف نیست که سعی
کنی بهش بفهمونی که همه ی اونا مزخرفن و باید از دنیایی که واسه خودش
ساخته دل بکنه و واقعیتو قبول کنه...بذار به حال خودش باشه... دنیای قشنگ
اون بدون اونا نابود میشه.....چرا باید راضی به از بین رفتن دنیای یه
آدم-هر چند یه دنیای ساختگی- باشی؟ اما اگه شروع کرد به مزاحمت ایجاد کردن واسه بقیه و دنیای ساخته شده
توسط خودشو به بقیه تحمیل کردن و تجاوز کردن به دنیاهای بقیه, باید در کمال
بی رحمی یه سوزن بگیری دستت و اون حباب ساخته شده بالا سر طرفو که همه ی
چرندیات زاییده ی ذهنش توشه بترکونی و بعد بشینی و زجر کشیدنشو تماشا
کنی!!حباب!