شروع مدارس
دلم تنگ میشه برای بهانه های شیرین درس نخوندن...
برای پیچ پیچ های نیمکت آخرکلاس ....
برای مسخره کردنا و ادای معلمارو در آوردن...
برای یواشکی خوراکی خوردنا پشت سر جلوییت...
برای خوابیدنای سر زنگ معارف!!
دلم تنگ میشه برای چشم تنگ کردنا وقتی که ناظمو میدیدیم تا مداد چشامونو نبینه..!
برای بزن برقصای تو کلاس و حیاط...
دلم تنگ میشه حتی برای دعواهامون.......اونم سر چیزای بیخود!
دلم تنگ میشه واسه شب امتحانامون! که با sms معلم بدبختو به فحش میکشیدیم!
دلم تنگ میشه برای پیچوندن مدرسه به بهانه ی عیدوچهارشنبه سوری...
دلم تنگ میشه برای زنگ تفریحامون......
برای پاتوقمون تو پشت حیاط مدرسه......
برای خندیدنای از ته دلمون.....
هنوزنفهمیدم دبیرستانی که تادیروزدغدغه بودامروزدلتنگی وفرداحسرت است.حسودیم میشه به آنهایی که روی نیمکت من وبغل دستیم می نشینند
حسودیم میشه به هیاهوی (آقا نخوندیم.آقا امتحان نگیر)ها...
چقد سخته دل کندن از دوستات...
چقد سخته دیگه نتونی هرروز ببینیشون...
وجودم به بزرگترها پیوست.....
مـــدرســـ♥ــــه...دلم برات تنگ میشه...! خیلی.......